♡مثل نفس…
دوست داشتن تو مثل نفسکشیدن است مدام و بیوقفه! بازایستم میمیرم! مرضیه عطایی”ارغوان”
♡مبتلا…
مبتلا شدهام به شوقی که به هیچ دیداری فرو نمینشیند انگار تپنده و عاشق! به اندوهی که هیچ شعری زیر بار آن نمیرود نه با تعویذ نه تبرک و دعا! مرضیه عطایی “ارغوان” ۱۳ ۰۱ ۰۳
♡ مراقبه…
تصور کن در یک کلبهی ساحلی نشستهایم. در کنار شومینه، در تب آتش، با صدای موج برای هم قصهی عاشقانه میبافیم. صدای رعد و برق از دور دستها میآید و من اصلا نمیترسم. حضور تو آرامش محض است. با لیوان
بهار یعنی تو !
چه بیحساب شکفتم، چقدر گل دادم به سالنامهی عمرم، بهار یعنی تو! #مرضیه_عطایی_ارغوان نوروز پیروز!🍃
🔹ابدی…
عشق نسیان نمیشناسد ماهی در دل سیلاب شناور است میرقصد با نور گم میشود در آوارگی! مرضیه عطایی”ارغوان”
🔹مثل شعر…
صحبتت شعر است و خاموشیت هم دوریات سخت و همآغوشیت هم محو شد نامم اگر از خاطرت من به قربان فراموشیت هم… مرضیه عطایی”ارغوان”
دستهها
- داستانک (۶۴)
- درباره ی من (۱)
- سپید (۸۱)
- غزل، ترانه و رباعی (۶۷)
- قجرنویسی (۷)
- کتاب ها (۵)
- مقاله ها (۳)
- یادداشت ها (۹۳)
آخرین دیدگاهها