🔹پایان نامه ی۱۴۰۱

امروز روز آخر سال است. خدایا برای سلامتی عزیزانم هزارهزار بار سپاسگزارم. برای تمام نعمت های بی شمارت سپاسگزارم. برای عشقی که در من نفس می کشد و روز به روز بالغ تر می شود سپاسگزارم. برای تمام نور امیدی که در دل داریم سپاسگزارم. امسال پاییز شاعرانه نبود ، حتی این همه برفی که بارید شادمانه ای نداشت. کودک و نوجوان و جوان های ایران مثل یک کابوس رفتند. کاش خواب بود.

این بهار شور ندارد. مثل بهار های دوران جنگ است انگار که در شرایط اضطراری فقط صدای تحویل شدن سال را از رادیو یا تلویزیون می شنیدیم و وارد سال جدید می شدیم.

سال تحویل در بازداشت و انفرادی، سال تحویل با داغ فرزند ، سال تحویل با افکار پریشان پدر و مادری که از پس پیش پا افتاده ترین نیازهای فرزندان خود بر نمی آیند، اما تمام جانمان امید است. نور امیدی که سوسو می زند از روزنه ای هم باشد، کمر تاریکی شکسته است…

با تمام برنامه ریزی ها اسفند فدای آنفولانزا شد. باز هم خدا را شکر که ختم به خیر شد.

سال جدید سال بیشتر خواندن و بیشتر نوشتن است.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *