خرداد و مرداد خنثیترین ماههای نوشتن هستند برای من. اگر چه ممکن است تلقین باشد، باز هم کار خودش را میکند.
نه که اصلاً ننویسم، شور نوشتن نیست یا به تعبیری مست نوشتن نمیشوم.
خرداد یک ماه غمگین و داغ و پر مشغله است. انگار یک اندوه سرگردان در خودش مخفی کرده است. یاد بادهای داغ جنوب میافتم. انگار یک دلتنگی بزرگ بر قلبم سنگینی میکند. باد و خاکهای جنوب، شرجیها … و هزار قصهی گفته و ناگفته.
مرداد هم خنثی است. هیچ اتفاق خاصی از نوشتن را رقم نمیزند. همیشه با سفر گره خورده و در سفرهای خانوادگی هم که خلوت نوشتن چندان فراهم نیست.
این روزهای کسل و خالی خرداد را با جمعآوری فایل چاپِ دفتر پنجم شعرم پر میکنم. کمی بین سپید و غزل و رباعی مردد هستم ولی تصمیم نهایی اینکه کدام اول باشد، بماناد برای دقیقهی نود.
خالی خرداد را با جمعآوری فایل کتاب پر میکنم.
آخرین دیدگاهها