🔹مثل آلزایمر…شبیه فراموشی… دیگر عاشقش نیستم. انگار هیچ خاطرهای هم از او ادامه مطلب » خرداد ۴, ۱۴۰۲ بدون دیدگاه
🔹آفتابگردانهای سرگردان… همیشه عاشق گل آفتابگردان بودهام. ازهمان کودکی که باغچهی ادامه مطلب » خرداد ۳, ۱۴۰۲ بدون دیدگاه
🔹نخود سیاه… دخترم دنا، در کودکی، شیفتهی اصطلاحات و تعبیرات بود. ادامه مطلب » اردیبهشت ۸, ۱۴۰۲ بدون دیدگاه
🔹پروانه ها روی کیبورد می رقصند… عمق دلتنگی من بر جان واژهها پیداست هیوا. ادامه مطلب » اسفند ۱۹, ۱۴۰۱ بدون دیدگاه
🔹شعر بر شیشه ی بخار گرفته… ✍🏻نامهی شمارهی بیست و سه هوا خفه است. خاکستریست. ادامه مطلب » بهمن ۲۶, ۱۴۰۱ 10 دیدگاه
🔹سایه به سایه ی یک سرخپوست… همسایه ی ما یک سرخپوست است. او موهای ادامه مطلب » بهمن ۲۲, ۱۴۰۱ بدون دیدگاه
🔹قُمری خوش خوان من… مث یه قمری اومد آروم نشست پشت پنجره.چند روز ادامه مطلب » بهمن ۲۱, ۱۴۰۱ بدون دیدگاه