√استخوان‌های اسکلت‌های هم‌آغوش و خاموش کنج موزه هم حس عاشقانه دارند.

√باور کن سال‌ها بعد استخوان‌های من عطر آغوش تو را می‌پراکنند.

√استخوان لای زخم همین سیاستمدارانی هستند که نه تغییر روش می‌دهند نه دست از کار می‌کشند.

√کارد به استخوان هم برسد، نمی‌شود از رویاها دست کشید.

√در دنیایی که کاه را به سگ می‌بخشند و سهم خرها استخوان است، تا دنیا دنیاست مبارزه برای عدالت جریان دارد.

√دردهایی که تا مغز استخوان می‌رسند، خیلی سخت‌تر فراموش می‌شوند.

√فامیل اگر فامیل باشد چرا باید گوشت آدم را بخورد که استخوانش را دور بریزد یا نریزد.

مرضیه عطایی”ارغوان”

✔چالش ۱۰۰۰ جمله

کلید واژه ی هشتاد و نهم:

“استخوان”