شکوفه ریز شد از نو تمامِ باغِ تنم
به معجزِ تو بهار است دوباره پیرهنم
در آسمانهی عشقِ تو مست میرقصم
مدام عطرِ تو دارد سپیدهی چمنم
دیام بهار شد از مهربانیِ قدمات
هوای تو چه نسیمانه ریخت در وطنم
گرفته بیرقِ پیروزی این غزل در دست
خلافِ خُبثِ زمانه حریفِ اهرمنم
که گفته قسمتِ تو شوکران تنهاییست
غزل بنوش و بنوشان شرابِ کهنه منم
مرضیه عطایی «ارغوان»
آخرین دیدگاهها