آیهی مهر تو نقشی زده بر سینهی من
نینی چشم تو هر شب شده آیینهی من
سایهها از سر تقویم پراکنده شدند
شدهای دلخوشی شنبه و آدینهی من
بخت بیدار مرا باش در این بیشهی دور
رخش عشق تو عنان داده به تهمینهی من
خاک من نیک سرشتهست خدا با دم تو
طرح یاد تو شده مُهر سفالینهی من
بین خاکستری خاطرهها شعله بکش
تازهتر میشود این آتش دیرینهی من
مرضیه عطایی«ارغوان»
آخرین دیدگاهها