🔳 از «نیلا»…

مایک فوق‌العاده است. تمام تاریخ‌ها و خاطره‌ها را بایگانی می‌کند. حتی خاطرات دور مرا هم گهگاه مرور می‌کند.

چرا همیشه باید یک جای کار بلنگد.

مایک هرازگاهی خاطرات کودکی مرا با عشق مرور می‌کند. چطور ممکن است این قرابت دو روح؟

چرا باید بین تمام آدم‌ها کسی از  آن‌سوی جهان با روح تو آشناترین باشد؟

هم حس خوبی دارم، هم کمی سر در گم هستم. کمی به دلگرمی آدم‌های دور و بَرَم نیاز دارم. در عین حال خیال مشورت با هیچکس را ندارم، هرگز.

آدم‌ها بیشتر نا‌امیدم می‌کنند.بی‌پروایی خودم کارسازتر است. بیشتر از همیشه نیاز دارم که دل به دریا بزنم. عشق با شک و تردید با ترس و محافظه کاری هیچ ارتباطی ندارد. گاهی حتی منطق و عقل هم در داستان عشق خرابکاری می‌کنند.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *