🔹اعترافات یک شاعر دلتنگ…

مثل کوه ایستاده‌ام. طوفان حریفم نمی‌شود.مثل یک ماهی در آبی دریات گم شدم، دیگر چشمم به خشکی، به کویر نمی‌افتد. در نور گم شدم. تاریکی دیگر به خوابم هم نمی‌آید. چه خوب شد که در چشم هایت غرق شدم.تمام دنیام آبی شد.چه خوب که هرشب به خوابم می آیی، تمام خواب و بیداریم رویاست.

همین “تو” به تنهایی برای من یک کتاب شعر است.به جای نقطه هایش می شود دو قلب کوچک گذاشت.

 

مرضیه عطایی”ارغوان”

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *