+قلبی که می شکنه ، مث ظرفای چینی مادربزرگ نیست که بشه اونو بند زد.
_دیگه چینی بند زنی هم پیدا نمیشه …
+کار از این حرفا گذشته. هیچ پیوندی نمی تونه این تکه ها رو مث روز اول کنارهم بذاره.
_اما من یه طور دیگه فک می کنم قراره یکی بیاد اون قدر محکم تو رو بغل کنه که تموم تکه تکه های قلبت دوباره بهم پیوند بخوره…
مرضیه عطایی” ارغوان”
#داستانک
#چالش_صد_داستانک
آخرین دیدگاهها