🔹امپراتوری “تو”در دفتر من …

 

🔹امپراتوری تو در دفتر من …

حال شعر مرا عوض کردی
رخنه کردی میان دفتر من
رنگ پرواز شد خیال دلم
آسمان هم شده مسخّر من

پُک زدی ذره‌ های جانم را
در هجوم لب تو دود شدم
طعم لب‌های تو گرفت تنم
یک کتیبه پُر از سرود شدم

واژه ها عاشقانه درگیرند
مشق نام تو سرخط آنهاست
در سکوت سماع دفتر من
اسم خوب تو بربط آنهاست

سایبان سعادت شعری!
شادی و شور شعرها پیداست
تو نباشی ترانه موزون نیست
دفترم بین واژه ها تنهاست

گوش کن این چکامه ها تک تک
با تو صد مثنوی سخن دارند
غربت واژه ها تمام شده
کنج آغوش تو وطن دارند

با نوشتن برای تو بی شک
صفحه‌ی دفتر آینه کاری ست
رقص و پاکوبی قلم پیداست
نغمه‌ی عاشقانه‌ها جاری ست

مرضیه عطایی”ارغوان”

۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *