🔹مثل بهار…

دلم آب شد،کاش زودتر بهار بیاد. تمام امیدم به جوانه های بهاریه، که رشد کنند و قد بکشند توو ایوون دلم. تمام امیدم به نور توئه که این سرما رو نابود کنی. یخ زدم. از بس نیستی شدم یه آدم برفی یخ زده. دلم می خواد بتابی و بتابی. اونقدر بتابی تا آب بشم توو گرمی دستات. اونقدر بتابی که ذوب بشم توو آتیش چشمات، توو داغی نگات.

چرا چشمات گرد شد؟

این محو شدن رو دوس دارم…

 

مرضیه عطایی”ارغوان”

 

 

 

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *