♡بهار یعنی تو !
چه بیحساب شکفتم، چقدر گل دادم به سالنامهی عمرم، بهار یعنی تو! #مرضیه_عطایی_ارغوان نوروز پیروز!🍃
🔹ابدی…
عشق نسیان نمیشناسد ماهی در دل سیلاب شناور است میرقصد با نور گم میشود در آوارگی! مرضیه عطایی”ارغوان”
🔹مثل شعر…
صحبتت شعر است و خاموشیت هم دوریات سخت و همآغوشیت هم محو شد نامم اگر از خاطرت من به قربان فراموشیت هم… مرضیه عطایی”ارغوان”
🔹زمزمه…
اصلا داستانِ نوشتن با تمام داستانها فرق دارد. وقتی مثل یک چشمه میجوشد، هیچ نیرویی جلودارش نیست. شفای تمام دردهای تنهاییست. دنیای بزرگ نوشتن با هیچ دنیایی قابل مقایسه نیست. فقط همان یک قلم، یادداشتهای صبحگاهی، همان صفحات صبحگاهی را
🔹حصار دلتنگی…
بکوب شیشهی دل را به سینهی سنگی سماع عاشق تنها ندارد آهنگی بپیچ دور من آرامش حضورت را عجیب دلهره دارد حصار دلتنگی تمام زمزمههایم به عشق زنجیرند شبم عجین شده با نغمهی شباهنگی هنوز دلخوش رنگینکمان رویاهام نشسته منتظر
🔹اندوه قشنگ …
از تلواسه و تشویش به تنگ آمدهام میخواهم در شادی بیرحم چشمهایت خودم را خلاص کنم! مرضیه عطایی”ارغوان”
دستهها
- داستانک (۶۶)
- درباره ی من (۱)
- سپید (۸۴)
- غزل، ترانه و رباعی (۶۹)
- قجرنویسی (۷)
- کتاب ها (۵)
- مقاله ها (۳)
- یادداشت ها (۱۰۸)
آخرین دیدگاهها